ابلیس که به خاطر سجده نکردن به آدم، از بهشت بیرون انداخته شد، رو کرد به خداوند و گفت: به عزتت قسم همه بچههای این آدم را گمراه میکنم. نمیگذارم آب خوش از گلویشان پایین برود. آنقدر از چپ و راست و جلو و عقب سراغشان میروم تا بالاخره چپ کنند. قسم خورد و تا بحال، پای قسم هایی که خورده، ایستاده!
وسوسه کردن یکی از ترفندهای شیطان است برای از راه به در کردن ما. وسوسه یعنی میآید دم گوشت پچپچ میکند. تا بر میگردی ببینی کیست، قایم میشود. باز دم گوشت پچ پچ میکند. برمیگردی، کسی نیست! بعدِ دو سه بار، دیگر یادت میرود که کس دیگری این وسوسهها را به جانت میاندازد. فکر میکنی خودت هستی که این فکرهای بد بد را به کلهات میاندازی!
زندگی آدم پر است از این وسوسهها. وسوسه برای دروغ گفتن. وسوسه برای نگاه بد کردن. وسوسه برای غیبت کردن. وسوسه برای دنبال مال حرام افتادن. ماها هر لحظه داریم وسوسه میشویم. و خاصیت وسوسه این است که آدم را از راه به در میکند. راه آدم را از صراط مستقیم کج میکند.
یک آدم برای آنکه از دست این وسوسهها در امان بماند، چه کار باید بکند؟
خدا راهش را گفته: پناه بردن به خدا.
بیخود نیست قدیمیها تا چیزهای عجیب غریب میشنیدند میگفتند: پناه بر خدا! پناه بر خدا یعنی پناه بردن به کسی که علاوه بر تو خدای همه انسانها هم هست. علاوه بر انسانها، خدای همه آفریدهها هم هست. خدای همان شیطانی که وسوسهات میکند هم هست.
آدم همیشه نمیفهمد که دارد وسوسه میشود. به خاطر همین خدا گفته: قل! بگو! یعنی همیشه بگو. همیشه پناه ببر تا وقتی وسوسه شدی، خدا تو را در پناهش نگه دارد:
قل [بگو] اعوذ [پناه میبرم] بربّ [به پروردگارِ] الناس [مردم] * ملک [فرمانروای] الناس [مردم] * اله [معبودِ] الناس [مردم] * من [از] شر [شرّ] الوسواس [وسوسهگر] الخنّاس [پنهانشونده] * الذی [کسی که] یوسوس [وسوسه میکند] فی [در] صدور [سینه] الناس [مردم] * من [از] الجنه [جن] والناس [و انسان]
برگرفته از: http://dailyquran.blogfa.com